یا راه نمیدانی یا نامه نمیخوانی
تاریخ انتشار: ۱۸ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۴۷۴۸۳۶
دکتر زهرا نظری مهر / حقوقدان
گاهی مواقع یک کلمه، یک جمله، یک ضرب المثل، یک هشدار، یک بیت شعر و مواردی از این دست کار مثنوی هفتاد من کاغذ میکند. " صد نامه فرستادم، صد راه نشان دادم / یا راه نمیدانی یا نامه نمیخوانی" اگرچه این بیت از دیوان شمس سروده مولانا سالها قبل به رشته تحریر در آمده، اما چنان با وضعیت مدیریت کشور همخوانی دارد که گویا مولانا برای ایران در ۱۴۰۲ سروده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در آروزی پایان بحران
سال ۱۴۰۱ با تمام فراز و نشیب هایش به پایان رسید. به اندازهای از سومدیریت رنج بردیم که هر روز از خداوند میخواستیم این سال به پایان برسد، شاید روزهای بهتری در ۱۴۰۲ در انتظارمان باشد. در ابتدای سال پس از آنکه توپ آغاز سال ۱۴۰۲ شلیک شد، با دل و جای پای سخنان مقام معظم رهبری نشستیم و با گوش و جان در انتظار نامگذاری سال بودیم تا بدانیم قطار حرکت قوای سه گانه بر چه اساس ریل گذاری خواهد شد. در تمامی روزهای ۱۴۰۱ از گرانی و تورم رنج برده بودیم، تاوان سومدیریت را با سفرههای خالی داده و به جای گوشت، مرغ، پروتیین و فراوردههای لبنی، نان سق زده و شاهد شرمندگی نان آور خانواده هنگام تقسیم لقمههای نان بودیم، به این امید که گشایشی در ۱۴۰۲ اتفاق بیفتد.
بیشتر بخوانید:
مدیریت بحران با حرکت بر ریل " مهار تورم و رشد تولید "
نامگذاری برای مهار تورم
"مهار تورم، رشد تولید" برای سال ۱۴۰۲ از سوی مقام معظم رهبری تعیین شد. حضرت آیت الله خامنهای قبل از آنکه این نامگذاری را اعلام کنند، فرمودند «به نظر من در سال ۱۴۰۱ مهمترین مسئلهای که برای ملّت مطرح بود مسئلهی اقتصاد کشور بود که به معیشت مردم ارتباط مستقیمی پیدا میکند... تلخیها عمدتاً تورّم بود، گرانی بود که حقیقتاً تلخ است. بخصوص گرانی در قیمت موادّ خوراکی و لوازم اصلی زندگی، که وقتی که قیمت خوراکیها و موادّ اصلی زندگی افزایش زیادی پیدا میکند، بیشترین سنگینیاش به دَهَکهای پایین جامعه میآید. چون در سبد خانوار، برای آنها بیشترین سهم را خوراکی و موادّ اصلی و ضروری زندگی دارد.» این جملات نشان میدهد که رهبر انقلاب تا چه اندازه در جریان مشکلات پیش آمده برای مردم قرار دارند و نامگذاری سال را بر مبنای واقعیت تلخ تورم و گرانی تعیین و اعلام کردند.
وظایف بر زمین مانده قوای سه گانه
با نگاهی به اصول قانون اساسی، متوجه میشویم که مسولیت قوای سه گانه در قبال مردم تا چه اندازه سنگین است. از تامین مسکن تا آموزش و پرورش و نیازهای حداقلی مردم بر دوش دولت است و قوه مقننه به عنوان نهاد قانونگذار و ناظر، موظف به پیگیری و نظارت بر عملکرد دولت است تا بند بند قانون را اجرا کند و هرجا کم کاری یا قصوری صورت بگیرد، دستگاه قضا موظف به شناسایی و برخورد قاطع است. اما به جرات میتوان ادعا کرد که وظایف تعیین شده برای قوای سه گانه بدرستی اجرا نمیشود.
رویا جایگزین حقیقت
امروزه خرید مسکن به رویا شباهت دارد و کار بجایی رسیده که پرداخت اجاره مسکن نیز از عهده هر کسی بر نمیآید. سرعت افزایش قیمت خودرو بیش از درامد اکثریت مردم است و در شرایطی که بسیاری از اقشار جامعه امکان خرید خودرو حتی از بی کیفیتترین نوع داخلی را هم ندارند، شورای رقابت افزایش ۳۵ درصدی قیمت خودرو را تصویب میکند. سوار شدن به تاکسی و اتوبوس و مترو با توجه به افزایش ۴۰ درصدی کرایه ها، این قاعده را به مردم تحمیل میکند که باید حداقل یک مسیر را در طول روز پیاده طی کنند تا بتوانند لذت سوار شدن به وسایل نقلیه عمومی را در سال ۱۴۰۲ تجربه کنند. گران شدن سوال برانگیز شکر، قیمت تمامی محصولاتی که با شکر تولید میشود را گران کرده و بسیاری از مردم باید شیرینی از زندگی خود حذف کنند، بدتر آنکه دهکهای پایین جامعه باید چای شیرین را هم از صبحانه حذف و به نان و پنیر خالی اکتفا کنند. گوشت کیلویی ۵۰۰ هزار تومان باعث شده تا مصرف گوشت بیش از ۳۰ درصد کاهش یابد و بخش اعظم جامعه برای رویای دیدن کباب، به بستر بروند. اگر به این موارد و بسیاری موارد دیگر توجه کنیم، متوجه میشویم که رویا جایگزین حقیقت زندگی شده و حتی امکان داشتن حداقلها نیز برای بسیاری از اقشار جامعه به رویا شباهت دارد.
مردم در انتظار اثبات ولایتمداری
اگرچه از دقایق آغازین سال ۱۴۰۲ مردم در انتظار تحول اقتصادی و مهار تورم برای اثبات ولایتمداری مسوولان بودند، اما آنچه تا امروز اتفاق افتاده، نشان میدهد که حرکت اقتصاد در مسیر رشد تورم بوده و گویا مسوولان قطار مدیریت خود را بر ریلی غیر از آنچه مقام معظم رهبری تعیین کردند، قرار داده اند. از آنجا که مقام معظم رهبری با ارایه مستنداتی از معیشت مردم در ۱۴۰۱ برای سال ۱۴۰۲ نامگذاری و سیاستگذاری کردند و دولت در مسیری خلاف نامگذاری گام بر میدارد، به نظر میرسد مولانا پس از قرنها بدرستی وضعیت مدیریت کشور را پیش بینی کرده که " صد نامه فرستادم، صد راه نشان دادم / یا راه نمیدانی یا نامه نمیخوانی". واقعیت این است که مقام معظم رهبری همه ساله از ابتدای سال با نامگذاری و در طول سال در قالب سخنرانی در جمع مردم و مسوولان، صد راه نشان میدهند و در قالب ابلاغیههای اقتصادی صد نامه میفرستند، اما مسوولان نه راه میدانند و نه نامه میخوانند.
دکتر زهرا نظری مهر / حقوقدان
منبع: پول نیوز
کلیدواژه: گرانی تورم رهبری دولت مقام معظم رهبری مهار تورم سال ۱۴۰۲ قوای سه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.poolnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پول نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۷۴۸۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کدام دستاوردهای دولت رئیسی را می توان در قالب فیلم و سریال به مردم نشان داد؟
رئیسی و مردانش برخلاف آنچه گفتند و وعده دادند عملکردهای چندان موفقیتآمیز و امیدوارکنندهای در حوزه اقتصاد را نداشتند تا به جامعه اینگونه القاء کنند که عملکردی فراتر از دولتهای گذشته داشتیم و بابت این عملکردها باید مورد تقدیر و تکریم هم قرار بگیریم.
به گزارش آرمان ملی، رئیسجمهور و دولتمردان معتقدند که وضعیت جامعه بهلحاظ مسائل مختلف مساعد و رو به پیشرفت است و انتقادها نیز محلی از اعراب ندارد و آنها که از وضعیت فعلی انتقاد میکنند درکی از عملکرد دولت ندارند.
از طرفی، اما تحلیلگران، کارشناسان و مردم عادی که این شرایط را با گوشت، پوست و استخوان خود لمس میکنند نظر دگرگونهای دارند و معتقدند که دولت رئیسی نه تنها نسبت به گذشته عملکرد مطلوبتر و بهتری نداشته بلکه هر چه جلوتر میرود روند عملکردها و منبعث از آن شرایط جامعه بغرنجتر میشود.
نگاهی به افزایش لجامگسیخته قیمتها در بازارهای مختلف مثل سکه و ارز که تاثیرات فزاینده خود را بر کالاهای مصرفی و مایحتاج مردم گذاشته و میگذارد بیانگر آن است که عملکرد دولت چندان قابل قبول نبوده و نیست.جالب اینکه در چنین شرایط بغرنج اقتصادی برخی دولتمردان یا چهرههای سیاسی و نمایندگان از عملکرد مطلوب دولت میگویند و معتقدند که باید از این عملکرد فیلم درست کرد و به نمایش عموم درآورد.
چنانکه سیدمحمد حسینی، معاون پارلمانی دولت شهریورماه گذشته در این خصوص گفته بود: «لازم است برای تک تک این اقدامات و دستاوردها مستند و حتی فیلم و سریال ساخته شود و نمایشگاه برپا گردد.» این همان اختلاف نگاه به عملکردهاست که جامعه خود را در وضعیت بغرنجی میبیند، اما دولت و جریان همراه معتقد به ساخت فیلم از عملکردهای دولت هستند.
2 نوع فیلم از عملکرد دولت نگاهی به کارکرد 3 ساله دولت نشان میدهد که دولت در تحقق بسیاری از وعدههای خود از جمله ساخت یک میلیون مسکن؛ ایجاد یک میلیون شغل، رساندن تورم به نصف و تک رقمی کردن آن و تک نرخی کردن ارز ناموفق بوده است. مسائلی چون برجام و FATF نیز به حال خود رها و کلا کنار گذاشته شده است. اما اینکه برخی بدون نگاه به این مسائل و گویی اینکه در این جامعه زندگی نمیکنند و از دولت عملکرد اقتصادی حمایت میکنند قابل تامل است. چنانکه اخیرا حجتالاسلام مرتضی آقاتهرانی، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس گفت؛ «قطعا با توجه به اقدامات دولت لازم است که فیلمی از این اقدامات ساخته شود. اطلاعرسانی و اینکه مردم را در جریان اقدامات شایسته دولت قرار دهیم باید انجام شود. دولت دستاوردهای مثبتی در حوزه سیاست خارجی و داخلی داشته است که باید در این رابطه اطلاعرسانی شود و بهتر است این اطلاعرسانی در قالب ساخت فیلم یا مستند باشد.» با مطالعه برخی از این اظهارات دقیقا این پرسش پیش میآید که باید از کدام اقدام و عمل دولت فیلم ساخت که مردم ببینند و از دیدن آن لبخند رضایت بر لبانشان بنشیند. تورم میانگین 40 درصد در 3 سال اخیر را که قرار بود طی مدت 4 سال نصف و سپس تک رقمی شود یا قیمت ارز را که تا کانال70 هزار تومانی رفت و با کاهش 11 هزار تومانی در کانال 59 هزار تومان قرار دارد و برخی مدح و ثنایش میگویند؟ البته این همان ارزی است که قرار بود تک نرخی شود. شاید هم میخواهند از چندین دوره مذاکرات بیحاصل برای احیای برجام فیلم بسازند. به هر حال اگر هم فیلمی ساخته شود از دو نگاه مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در فیلمی که دولت از اقدامات خود بسازد؛ قهرمان آن سیدابراهیم رئیسی است که به قرائت دولتیها مدیریت بیعیب و نقصی را به نمایش گذاشته و توانسته شرایط را مطلوب و جامعه را راضی نگه دارد. ضدقهرمانش هم منتقدانی هستند که دلسوزانه نسبت به شرایط جامعه و عملکردهای انتقادآمیز هشدار میدهند. اما فیلمی که واقعیت امور را به جامعه نشان دهد قهرمانش دولتمردانی خواهند بود که با عملکردهایشان تورم افسارگسیخته و قیمت ارزی را ببار آورده و چنین وضعیت اقتصادی را برای مردم رقم زدهاند. ناگفته پیداست آنچه در باب دولت در قالب انتقاد از عملکردها گفته میشود دلسوزانه و از سر خیرخواهی است و اینکه برخی هر نقد و انتقادی را سیاهنمایی میخوانند از این رو است که یا تعریف درستی از نقد ندارند و یا نمیخواهد کسی به دولت متبوعشان انتقادی وارد شود. کانال عصر ایران در تلگرام